بِغَيْرِ عَمَدٍ تَرَوْنَهَا
اللَّهُ الَّذِي رَفَعَ السَّمَاوَاتِ بِغَيْرِ عَمَدٍ تَرَوْنَهَا ثُمَّ اسْتَوَى عَلَى الْعَرْشِ وَ سَخَّرَ الشَّمْسَ وَ الْقَمَرَ کُلٌّ يَجْرِي لِأَجَلٍ مُسَمًّى يُدَبِّرُ الْأَمْرَ يُفَصِّلُ الْآيَاتِ لَعَلَّکُمْ بِلِقَاءِ رَبِّکُمْ تُوقِنُونَ (۲)
خدا [ همان ] كسى است كه آسمانها را بدون ستونهايى كه آنها را ببينيد برافراشت ، آن گاه بر عرش استيلا يافت و خورشيد و ماه را رام گردانيد ; هر كدام براى مدتى معين به سير خود ادامه مىدهند . [ خداوند ] در كار [ آفرينش ] تدبير مىكند ، و آيات [ خود ] را به روشنى بيان مىنمايد ، اميد كه شما به لقاى پروردگارتان يقين حاصل كنيد .
﴿الرعد، ۲﴾
خدا آسمان را بدون ستون هايي كه ديده شوند را برافراشت . (با ستون هايي كه ديده نمي شود ).هنگامي که در قرآن گفته مي شود سماوات، منظور كل آسمان هاي ظاهري و باطني است كه در قرآن مجيد به آن “سموات السبع” یعنی آسمانهای هفتگانه گفته شده است و تمام كهكشان ها ، تنها يكي از آن آسمانهای هفت گانه است.
إِنَّا زَيَّنَّا السَّمَاءَ الدُّنْيَا بِزِينَةٍ الْکَوَاکِبِ
ما آسمان اين دنيا را به زيور اختران آراستيم .﴿الصافات، ۶﴾
مطابق با “سموات السبع” ، “ارضين السبع” وجود دارد . يعني هر آسماني زميني مطابق حيثيت وجودي و مرتبه وجودي خودش دارد .
اللَّهُ الَّذِي خَلَقَ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ وَ مِنَ الْأَرْضِ مِثْلَهُنَّ يَتَنَزَّلُ الْأَمْرُ بَيْنَهُنَّ لِتَعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ عَلَى کُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ وَ أَنَّ اللَّهَ قَدْ أَحَاطَ بِکُلِّ شَيْءٍ عِلْماً
خدا همان كسى است كه هفت آسمان و همانند آنها هفت زمين آفريد . فرمان [ خدا ] در ميان آنها فرود مىآيد ، تا بدانيد كه خدا بر هر چيزى تواناست ، و به راستى دانش وى هر چيزى را در بر گرفته است .﴿الطلاق، ۱۲﴾
تمام آسمان ها با ستون هايي كه ديده نمي شود برافراشته شده.
ما كنون در آسمان دنيا ، يا آسمان سفلي، ۲۰ بيليون كهكشان را مي بينيم كه در گردش و در تعادل هستند بطوریکه فرو نمي ريزند و نظم وترتيب شان هم به هم نمي خورد . به گفته قرآن در فلك شناور هستند .
وَ هُوَ الَّذِي خَلَقَ اللَّيْلَ وَ النَّهَارَ وَ الشَّمْسَ وَ الْقَمَرَ کُلٌّ فِي فَلَکٍ يَسْبَحُونَ
و اوست آن كسى كه شب و روز و خورشيد و ماه را پديد آورده است . هر كدام از اين دو در مدارى [ معين ] شناورند .﴿الأنبياء، ۳۳﴾
لاَ الشَّمْسُ يَنْبَغِي لَهَا أَنْ تُدْرِکَ الْقَمَرَ وَ لاَ اللَّيْلُ سَابِقُ النَّهَارِ وَ کُلٌّ فِي فَلَکٍ يَسْبَحُونَ
نه خورشيد را سِزَد كه به ماه رسد ، و نه شب بر روز پيشى جويد ، و هر كدام در سپهرى شناورند .﴿يس، ۴۰﴾
چگونه است که آسمانها برافراشته اند و به هم نمي ريزند ؟
قوانين الهی موجود ( قوانين فيزيكي مثل جاذبه ، حركت و توابع اش ، نيروي جانب مركز ، قوانین رياضي ، قوانين كيهانی و …)، براي اين كه اجرام سماوي در تعادل كنوني خودشان در گردش باشند و به هم نريزند، ستون هايی نامریی ایجاد کرده .
أَ لَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ سَخَّرَ لَکُمْ مَا فِي الْأَرْضِ وَ الْفُلْکَ تَجْرِي فِي الْبَحْرِ بِأَمْرِهِ وَ يُمْسِکُ السَّمَاءَ أَنْ تَقَعَ عَلَى الْأَرْضِ إِلاَّ بِإِذْنِهِ إِنَّ اللَّهَ بِالنَّاسِ لَرَءُوفٌ رَحِيمٌ
آيا نديدهاى كه خدا آنچه را در زمين است به نفع شما رام گردانيد ، و كشتيها در دريا به فرمان او روانند ، و آسمان را نگاه مىدارد تا [ مبادا ] بر زمين فرو اُفتد ، مگر به اذن خودش [ باشد ] . در حقيقت ، خداوند نسبت به مردم سخت رئوف و مهربان است .﴿الحج، ۶۵﴾
وقتي مي گوئيم “اعجاز علمي” يعني آنچه كه بشر در زمان نزول قرآن اطلاعی از آن نداشته و پس از نزول فرآن مجيد به آن نائل شده است . اين دليل براين است كه كه قرآن از ناحيه كامل آمده است لذا هر چه بشر در مسیر تكامل حركت بيشتری مي كند، به حقايقي جدید از قرآن مي رسد .
اگر بخواهيم در اين جا براي اللّهُ الَّذِي رَفَعَ السَّمَاوَاتِ بِغَيْرِ عَمَدٍ تَرَوْنَهَا ثُمَّ اسْتَوَى عَلَى الْعَرْشِ مثالی بزنيم “آتش گردان” ، “سنگ قلاب” يا “صندلي گردان” در پارکهای بازی كه با زنجير به يك محور متصل هستند مثالهای مناسبی هستند. “صندلی گردان” هرچه سريع تر مي گردد، صندلي ها برخلاف جاذبه بالاتر مي روند . يك تاب در حالت عادي بايد عمود بر سطح افقي زمين قرار بگيرد . اما بر اساس جرمي كه دارد و بسته به سرعت گردش، تمايل به خارج از محور گردش پيدا مي كند و تمايل به پرتاب شدن دارد بنابراين بالا مي رود كه پرتاب شود اما زنجير نمي گذارد (همان جاذبه). تاب گردان در پارک بازی هر چه تندر تر مي گردد ، صندلي ها در خلاف جهت جاذبه زمین بیشتر بسمت بالا مي روند . نيروي گريز از مركز كه امروزه به آن نيروي جانب مركز مي گويند آن ها را به سمت بيرون مي راند.
تمام كرات ، منظومه ها و كهكشان ها حول يك محور بسيار بسيار پر جاذبه در گردش هستند ، آن محور ، درمنظومه ي ما “خورشيد” است . يا كره ي زمين است كه محور گردش ماه است . اين ها با توجه به جرم و سرعت گردشي كه دارند در يك مداري در حال گردش هستند .
نيروي گريز از مركزي دارند (مانند نیروی حاصل از گردش تاب )كه با نيروي جاذبه (بمانند همان زنجیرها ) در تعادل قرار دارد و این همان ستونهای نامریی هستند که میگوییم .
آسمان ، توسط نيروهايي كه هيچ كدام از آنها مرئي نيستند ، افراشته شده . اساسا قوانين و نیرو(انرژی) قابل رؤيت نيستند . قوانين محسوس نيستند بلكه معقول هستند . ما تنها مي توانيم آثارشان را ببينيم و اين همان است كه در خداشناسي بر آن تاكيد مي كنيم .
براي اين كه خدا را بشناسيم ، درست است که نمي توانيم خدا را ببينيم اما آثار رحمت خدا را مي بينيم و بررسی میکنیم. تمام عالم آثار پروردگار هستند .
فَانْظُرْ إِلَى آثَارِ رَحْمَةِ اللَّهِ کَيْفَ يُحْيِي الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِهَا إِنَّ ذٰلِکَ لَمُحْيِي الْمَوْتَى وَ هُوَ عَلَى کُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ
پس به آثار رحمت خدا بنگر كه چگونه زمين را پس از مرگش زنده مىگرداند . در حقيقت ، هم اوست كه قطعاً زنده كننده مردگان است ، و اوست كه بر هر چيزى تواناست .﴿الروم، ۵۰﴾
ممكن است اين جا بحثي مطرح شود ؛
اینکه در برخی منابع مثل “جامعه کبیره” گفته شده که به يمن وجود چهارده معصوم عليهم السلام خداوند، آسمان را نگاه داشته است تا بر زمين واقع نشود ، منافاتي با مطلب بالا ندارد . چه بسا اين معنا، حکایت از حكمت دروني کند و آن معنا ، ناظر به علت ظاهری باشد .
در حدیث قدسی هم داریم:
لو لاک لما خلقت الافلاك و …
اگر به خاطر تو ( اي رسول من ) نبود افلاك را خلق نمي كردم و …
يعني به یمن چهارده معصوم (ع) است كه آسمان و زمين در حال گردش هستند چون اين ها وسائط فيض پروردگار هستند .