خانه / شبهات قرانی / نصب کوهها !؟؟

نصب کوهها !؟؟

نصب کوهها 

 

 وإلي الجبال کيف نصبت

 و به کوه ها (نمي نگرند) که چگونه نصب شده اند

غاشيه ١٩

 

{ ناقد میگوید: آيا کوهها اشياء جدائي از پوسته ي زمين بوده اند که خدا آنانرا در

زمين فروکرده و نصب کرده است ؟ خير. کوهها چين خوردگي پوسته ي

زمينند نه چيزهائي مجزا. }

از این ایرادات بی اساس مشخص میشود که ناقد قرآن بخاطر حرفهای نامربوط، دچار سرگیجه شده و احتمالا مدتی را در نصب و چسباندن وصله های نچسب به این و آن صرف کرده و انتظار دارد که هر منصوبی از سنخ منصوبات خودش باشد!

اینکه معنی لغت “نصب” را در یکی از مفاهیم متداول امروز آن منحصر کنیم، دلیلی جز بی اطلاعی ندارد!.

نصب شدن . [ ن َ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) برپا کرده شدن . برقرار شدن . || برنشانده شدن . (ناظم الاطباء). || گماشته شدن . منصوب شدن .ک

 

پاسخ:

با توجه به آیات قبل از “توجه به کیفیت نصب کوهها”، مشخص میشود که منظور از نظر کردن به کیفیت نصب، در واقع پی بردن به حکمت و فلسفه شکل گیری کوههاست که در نتیجه به هدفمندی کوهها و درنهایت به هدف از خلقت انسان پی خواهیم برد!

“فلسفه اصلی توجه دادن به اینگونه امور، شناخت انسان است “

اگر به هدف از  مستفر نمودن کوهها توجه کنیم به لطافت و اهمیت این توجه دادن نیر پی میبریم.

سوال اساسی که برای هر انسان آزاده ای مظرح است و تا دریافت پاسخ آن آرامش نخواهد یافت، سوال از چیستی و چرایی خود انسان است.

از کجا باید فهمید که منشاء با شعور این جهان که هر چیزی را به جهتی حکیمانه قرار داده، انسان را به چه جهتی ساخته ؟

کتاب آسمانی قرآن ، برای فهم این مهم پیشنهادی دارد و آن اینکه رابطه موجودات ، مثلا رابطه آسمان ، زمین ، کوه ها  ، شتر و… را با خودت بررسی کن .

* شتر برای چه …؟

أَ فَلاَ يَنْظُرُونَ إِلَى الْإِبِلِ کَيْفَ خُلِقَتْ‌ (۱۷)

آيا به شتر نمینگرند كه چگونه آفريده شده ؟

﴿الغاشية، ۱۷﴾

وَ إِلَى السَّمَاءِ کَيْفَ رُفِعَتْ‌ (۱۸)

و به آسمان كه چگونه برافراشته شده ؟

﴿الغاشية، ۱۸﴾

وَ إِلَى الْجِبَالِ کَيْفَ نُصِبَتْ‌ (۱۹)

و به كوه‏ها كه چگونه برپا داشته شده ؟

﴿الغاشية، ۱۹﴾

وَ إِلَى الْأَرْضِ کَيْفَ سُطِحَتْ‌ (۲۰)

و به زمين كه چگونه گسترده شده است ؟

﴿الغاشية، ۲۰﴾

منطقی است که برای پاسخ به سوال “آيا به شتر نمینگرند كه چگونه آفريده شده ؟” ، بایستی شتر را شناخت و خصوصا ویژگیهای منحصر به فرد آن را در بین موجودات دیگر بررسی کرد.

شتر مثل همه گیاهخواران، جایگاهی در هرم انرژی ، زنجیره حیات و چرخه مواد در اکوسیستم طبیعت دارد و البته یک جایگاه ویژه نیز دارد که آنرا منحصر کرده و تخصص داده .

با توجه به کوهان، پاهای بلند و سُم های پهن، پلکهای چشم و خارخواری و اینکه بوی آب را از کیلومترها استشمام میکند و اینکه با پایین آوردن پدیده تعرق و بازجذب از مثانه میتواند مدت مدیدی شرایط بی آبی را تحمل کند،

میتوان به جرات گفت این حیوان برای صحرا نوردی تخصص یافته است و با توجه به این موضوع که تخصص این حیوان فقط در خدمت انسان است، میتوان ادعا کرد؛ شتر هم مثل همه موجودات عالم برای انسان درست شده.

*اما دلیل توجه دادن به کیفیت نصب کوهها نیز در همین جهت است.

با توجه به آیات قبل و بعد، مشخص میشود که منظور از نظر کردن به کیفیت نصب، در واقع پی بردن به حکمت و فلسفه شکل گیری کوههاست. که اهمیت و نقش وجود کوهها در شرایط زیستی بر روی کره زمین و زندگی موجودات زنده بر هیچ محققی پوشیده نیست. از ذخیره سازی آب گرفته تا وجود غارها، آرامش پوسته زمین، ایجاد شرایط زیستی متفاوت جهت بوجود آمدن گیاهان دارویی، تغییرات دما و…

نکته مهم اینکه:  همه این موجودات اولا هدفمندند و دوم اینکه برای انسان آفریده شده اند و انسان برای امری والاتر!

ابر و باد و مه و خورشید و فلک در کارند 

تا تو نانی به کف آری و بغفلت نخوری

اکنون به موجوداتی دیگر نگاهی بیاندازیم :

وَ الْخَيْلَ وَ الْبِغَالَ وَ الْحَمِيرَ لِتَرْکَبُوهَا وَ زِينَةً وَ يَخْلُقُ مَا لاَ تَعْلَمُونَ‌ (۸)

و اسبان و استران و خران را [ آفريد ] تا بر آنها سوار شويد و [ براى شما ] تجمّلى [ باشد ] ، و آنچه را نمى‏دانيد مى‏آفريند .

﴿النحل‏، ۸﴾

وَ تَحْمِلُ أَثْقَالَکُمْ إِلَى بَلَدٍ لَمْ تَکُونُوا بَالِغِيهِ إِلاَّ بِشِقِّ الْأَنْفُسِ إِنَّ رَبَّکُمْ لَرَءُوفٌ رَحِيمٌ‌ (۷)

و بارهاى شما را به شهرى مى‏برند كه جز با مشقت بدنها بدان نمى‏توانستيد برسيد . قطعاً پروردگار شما رئوف و مهربان است .

﴿النحل‏، ۷﴾

وجالب اینکه منفعت اصلی و نهایی همه ی موجودات به انسان میرسد!

از آنجا که انسان گل سرسبد هستیست، به این سوال اساسی رهنمون میشویم که:

انسان برای چه؟

در نگاهی عالمانه و بی غرض، همه و همه دارای هدفی مشخص و جایگاهی ویژه در این نظام هستی می باشد و منافعی را برای انسان تامین میکنند. و از آنجا که وجود گل سرسبد هستی نمیتواند عبث و بیهوده باشد،

“این اولین گام در باب شناخت انسان است “  اینجاست که بایستی روش قرآن در هدایت بشر به علم و معرفت را ستود!

اجازه بدهید گزاره همه چیز برای انسان را مختصری بیشتر بررسی کنیم .

اگر از ما پرسیده شود که تخصص شتر در خدمت چه موجودی غیر از خود اوست ؟ بدون تردید خواهیم گفت :

فقط انسان

اگر سوال شود که وجود کوهها نهابتا در خدمت کیست و نتیجه عالی فعالیت ۴٫۵ میلیارد ساله این کره خاکی به کجا انجامیده ؟ بدون تردید خواهیم گفت :

فقط انسان

و اگر سوال شود : فرضا که انسان را از این مجموعه نظام خاکی حذف کنیم چه اتفاقی می افتد ؟ خواهیم گفت چرخه این نظام نه تنها بدون نقص ، بلکه زیباتر از امروز خواهد گردید و جغرافیای طبیعی از بحران خارج می شود . انسان تا کنون جز مزاحمت برای این کره خاکی چیزی نداشته !

ظَهَرَ الْفَسَادُ فِي الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ بِمَا کَسَبَتْ أَيْدِي النَّاسِ لِيُذِيقَهُمْ بَعْضَ الَّذِي عَمِلُوا لَعَلَّهُمْ يَرْجِعُونَ‌ (۴۱)

به سبب آنچه دستهاى {اعمال} مردم فراهم آورده ، فساد در خشكى و دريا نمودار شده است ، تا [ سزاىِ ] بعضى از آنچه را كه كرده‏اند به آنان بچشاند ، باشد كه بازگردند .

﴿الروم‏، ۴۱﴾

نتیجه اینکه:

وقتی نگاه میکنیم و میبینیم که همه چیزدر این کره خاکی برای انسان است  ولی انسان برای هیچ چیز این کره خاکی نیست؛ این سوال اساسی مطرح میشود که:

پس انسان برای چیست؟

برای بهره بردن و عاشق شدن ؛ در حقیقت برای ارضاء طبع والای خود .

بررسی تخصص موجودات، لازمه فهم چرایی آنهاست .

با همین الگو وقتی سراغ انسان میرویم درمیابیم که تخصص ویژه انسان در بین موجودات ، دو چیز واضح و غیر قابل انکارست :

۱ـ ذهن پویای او

۲ـ دل عاشق پیشه او

 

ذهن جایگاه ” فهم و اندیشه ” است و دل جایگاه ” عشق ” . و اینها مقولاتی هستند که نفعشان به موجودات دیگر نمی رسد یعنی بایستی گفت تنها موجودی که برای بقیه خلق نشده، انسان است .

همه چیز ( مستقیم و غیر مستقیم ) برای انسان ولی انسان برای هدفی والا…

پس انسان بایستی بفهمد و عاشق شود!

درحقیقت بفهمد که عاشق چه بشود تا به آرامش حقیقی دست یابد.

آدمی تا نفهمد و تا عاشق نشود آرام نمیگیرد . در حقیقت تا ظرف از مظروف پر نشود ، قرار نخواهد داشت .

حال هنر او در این وادی اینست :

بفهمد که عاشق  چه بایستی بشود تا آرامش حقیقی و نه زود گذر نصیبش گردد.

به این نقاد بایستی گوشزد کرد که :

برای بحث پیرامون هر موضوعی، ابتدا بایستی تعریفی از آن موضوع ارائه کرد .

و سوال جدی از منتقد قرآن اینکه ” تعریف تو از انسان چیست؟ ”

با چه توجیهی راجع به کتابی که با زیبایی تمام به معرفی انسان و جایگاه او پرداخته، چنین میتازی  و ارزشهای والای انسان را له میکنی و به سخره میگیری ؟!

اما کوهها:

وَ الْجِبَالَ أَوْتَاداً (۷)

و آیا ما كوه‏ها را [ چون ] ميخهايى [ نگذاشتيم ] ؟

﴿النبإ، ۷

 

قرآن کوه‌ها را “ميخ” معرفي می‌کند.

کار میخ، دوختن دو چیز به هم است. لایه‌ی پوسته بايد به لایه‌ی زيرين استنوسفر دوخته شود تا از حرکت سریع پوسته بر روی زمین جلوگیری شود.

میدانیم که کوهها همانگونه که قله و ارتفاع دارند، در زیر لایه سطحی(در استنوسفر) نیز دارای عمق و فرورفتگی هستند که مانع از حرکت سریع پوسته بر روی لایه های دیگر میشود و میدانیم که اگر سرعت حرکت پوسته زمین بیشتر از حدود کنونی باشد، امکان و شرایط زیست در زمین برهم خواهد خورد و امكان سارش پذيري موجودات در مناطق مختلف از آن‌ها سلب می‌شود.

بشر در ۱۴۰۰ سال پیش این‌ها را نمی‌دانست. کوه‌ها بر اساس  “هيئت بطلميوسي” که اعتقاد دانشمندان زمان نزول قرآنست نمی‌توانند حرکت داشته باشند. همچنین ميخ بودن آن‌ها را نمیتوان فهميد!

نتيجه اين دوختن اينست كه حركت معتنابهي اتفاق نیفتد و پوسته زمين، حركت جدي نداشته باشند. اگر کوهها نبودند، مثلا ما که در ايران به دنيا آمده‌ایم  چند سال بعد بایستی در موقعيت جغرافيايي دیگری مثل قطب شمال قرار بگيريم . کوه‌ها مانع سرعت این حركت می‌شوند و این یکی از خواص و حکمتهای نهفته در وجود کوههاست.

 البته حركت وجود دارد اما بسيار کند وخفيف است .

(برای دقت و مطالعه بیشتر در آیات مذکور به قسمت “پیام اصلی قرآن ” و آیه ” تری الجبال تحسبها جامده “در همین سایت سری بزنید)

درباره ی سید رضا طباطبایی قم

به نام خدا اینجانب سید رضا طباطبایی قم متولد تهران 1349 در طول حدود 45 سال عمری که از خدا گرفته ام ، دنبال شناخت خدا هستم . با توجه به حساسیتی که در اعتقادات دارم ، تا مطلبی قطعی نباشه بهش معتقد نمیشم . از نظر هوش و ذکاوت ، بحمدالله بد نیستم . اکثر سالهای تحصیلی ، بعنوان شاگرد اول مدرسه بودم و علاقه وافری به صنعت دارم . حدود 20 سال از محضر اساتیدی مثل: آیه الله شیخ محمد تقی زاهدی ره که از اقطاب توحید بودند و ایه الله بهجت ره مستفیض بودم و از حضرات آیه الله جوادی آملی حفظه الله آیه الله حسن زاده آملی حفظه الله بهره ها برده ام . کتابهایی نوشته ام که یکی از آنها در دو جلد توسط انتشارات مسجد مقدس جمکران چاپ شده "به سوالهای کودکان راجع به خدا پاسخ بدهیم" شرح دعای عرفه "تولدت مبارک" کتاب "آیا قران واقعا معجزه است؟" کتاب "شرح جامعه کبیره" کتاب "شرح دعای ندبه" تا خطبه 164 نهج البلاغه را شرح کرده ام و بفضل او ادامه دارد . که بصورت صوتی موجود است ، و انشالله مکتوب میشود . کتاب "نکات مهم " و چندین دستنوشته دیگر اکنون در همین سایت مشغول پاسخ به " نقد قرآن " دکتر سها هستم و عمده مطالب را از تراوش ذهن خود بیان و ایراد میکنم .

همچنین ببینید

مراحل شکل گیری جنین

ناقد گفته : ادعای قرآن مبنی بر پیدایش بافت استخوان بعنوان اولین بافت تخصصی در ...

4 دیدگاه

  1. آن مطلب علمی در مورد کوهها متاسفانه غلط است. کجا خوانده اید که کوهها زمین را به جایی متصل کرده اند و مانع از حرکت پوسته می شود. چرا با این دانش کم خود مدافع شده اید. لطفا یه سری به کتب زمین شناسی بزنید. خواهید دید که خود کوهها در اثر حرکت پوسته زمین که روی لایه ای لغزنده قرار دارد بوجود می ایند. و رشته کوهها دقیقا منطبق بر کمربند زلزله هستند. کوهها همچون برجستگی های ریز روی پوست پرتقال هستند و در برابر ضخامت پوسته تقریبا هیچ هستند.

    • سلام و ممنون
      کوهها زمین را به جایی متصل نکرده
      بلکه ریشه کوهها لایه پوسته را درون استنوسفر چنان وارد کرده که از حرکت سریعتر پوسته بر روی زمین جلوگیری میکنند

    • سلام و امید آزادگی
      عزیزم با کمی مطالعه در همین زمینشناسی متوجه میشوی که پوسته زمین در همه جا ضخامت یکسانی ندارد !
      در زیر اقیانوسها گاهی به هقت کیلومتر و زیر سلسله جبال (مثل هیمالیا) به صد کیلومتر میرسد.
      یعنی در زیر پوسته نیز ایجاد پستی و بلندی نموده اند که این باعث جلوگیری از حرکت سریعتر پوسته زمین بر روی زمین میشود.
      براستی که و جعلنا الجبال اوتادا…

پاسخ دادن به سید رضا طباطبایی قم لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *