خانه / پاسخ به شبهات / ناقد قرآن: هیچ استدلال معتبری بر وجود خدا و معاد و وحی وجود ندارد

ناقد قرآن: هیچ استدلال معتبری بر وجود خدا و معاد و وحی وجود ندارد

ناقد قرآن گفته هیچ استدلال معتبری بر وجود خدا و معاد و وحی وجود ندارد.

یاللعجب!

دقیقا مثل اینکه بگوییم:

“دلیلی بر وجود عقل و علم نداریم”

 

… افی الله شک فاطرالسموات و الارض  (۱۰ ابراهیم)

آیا در وجود خداوند تردیدی هست؟! او که شکافنده آسمانها و زمین است.

 

انکار امور بدیهی، بیماریهای وحشتناکیست که در بین انسانهای بدون مربی شایع است واین بیماری، منشاء بسیاری از ابتذالهای فکری و فرهنگی میباشد.

آیا ابزار شناخت امور متافیزیکی (مثل قانون) در انسان چیزی بجز عقل است؟

حال اگر عقل را کنار بگذاریم، دیگر چگونه و با کدام ابزار میتوان واقعیتهای موجود در این جهان را دریافت؟

آیا درک قوانین مدیریت کننده این جهان جز از طریق عقل و تحقیق صورت میپذیرد؟

 

صرف نظر از دلایل عقلی فراوانی که درباره اثبات منشاء هستی اقامه شده؛ مثل برهان نظم، برهان علت و معلول، برهان حدوث و قدم، برهان امکان و وجوب، برهان آنسلم و….،  “عقل” مهم ترین ابزار شناخت امور غیرمادی در انسان است و در ابتذال هویت یک انسان همین بس که  عقل را کنار بگذارد و انکار کند.

مناسب دیدم برای فهم مطلب، به گفتگویی که در کتاب تکاپوی اندیشه ها از علامه محمدتقی جعفری (رضوان الله تعالی علیه) با دکتر پیتر در سال ۱۳۴۹ وارد شده توجه کنیم .

دکترپیتر از علامه محمدتقی جعفری (رضوان الله تعالی علیه) میپرسد:

  • دلیل شما برای اعتقاد به خدا چیست ؟
  • علامه : انسانی که دارای ذهن سالم  است وقتی این جهان رو نگاه و بررسی میکند، این جهان را نه تنها منظم بلکه تبلورگاه نظم میبیند و از آنجا که “نظم” از دل ماده بدون شعور خارج نمیشود، یقینا این جهان نیازمند ناظمی هست و ما به آن ناظم در لغت ادیان میگوییم خدا.
  • دکترپیتر: اگر قضیه به این سادگی است پس چرا عده ی زیادی خدارا انکار میکنند؟!
  • علامه : آیا عده ی زیادی انسان آگاه ؟( نقطه مقابل رو دیگر مطرح نمیکنند چراکه با ما ناآگاهان کاری نداریم )

بعد ادامه میدهند : اگر منظور شما عده ی زیادی انسانهای آگاه هست، آگاهان جهان برای انکار خدا دو تکیه گاه بیشتر ندارند :

۱_مناقشه در دلیل اثبات کنندگان وجود خدا.

و میدانیم این خودش دلیل نیست. (مناقشه و عدم پذیرش دلیل فرد مقابل خودش دلیل نیست!)

۲_اینکه میگویند خدا محسوس نیست پس نیست!

علامه محمدتقی جعفری در ادامه:

اگر بخاطر محسوس نبودن حقیقتی را بشود انکار کرد ، اولین حقیقتی که باید انکار بشود همین قوانین مدریت کننده این جهان است ، مثل قوانین فیزیک و قوانین ریاضی و… که اینها هیچکدام محسوس نیستند بلکه معقولند.

این مهم ترین چالش برای کسیست که عقل را در شناخت مدیریت این جهان و منشاء هستی کنار میگذارد.

علامه ادامه میدهند: فرض میگیریم محسوس نبودن دلیل بر نبودن باشد (که البته این فرض غلط است)، اما سوال ما از دکترپیتر و منکرین درادامه این هست که آیا شما همه جهان راگشتید و خدارا نیافتید و انکار کردید؟!

این را هم اگر تخفیف بدهیم و بگوییم همه جهان را گشته باشند!، سوال بعدی و اساسی این است که ؛ به فرض اگر شما اجزاء بدن انسان را ذره ذره بکاوید و بجویید آیا میتوانید “من” را در او بما نشان بدهید؟ “من” انسان که مدیریت کننده و حقیقت انسان در انسان است را میتوانید در درون انسان پیدا کنید؟! پس بایستی وجود “من” را نیز انکار کنی!!

امثال ناقد قرآن؛  (که میگویند هیچ دلیل معتبری بر وجود خدا اقامه نشده)، با این چند سوال مواجهند:

  • آیا دلیل معتبر بر وجود قانون وجود ندارد؟!
  • آیا قانون محسوس است؟!
  • آیا ممکن است چیزی از نیستی به هستی آمده باشد؟!
  • آیا “عقل انسان” میپذیرد که نیستی منشاء هستی بشود؟!

میدانیم که نباید فراتر از عقل و حقایق موجود  صحبت کرد، همینجاست که ما امتحان شخصیت میدهیم، یا به سمت مطلب بی منطق و خارج عقل گرایش پیدامیکنیم و زندگیمان را بر اساس مطالب بی دلیل پایه ریزی میکنیم یا اینکه حقایق رو قبول می کنیم و انسان منطقی خواهیم بود.

 

فی الجمله میتوان گفت هیچ دانشمندی در اینکه این جهان منشاء دارد نمی تواند تردید کند . حتی امثال استیون هاوکینگ (که کتاب طرح عظیم را نوشته و در آن منکر نیازمندی پیدایش این جهان به خدای مسیحیان!!! شده و در در این عرصه قلم فرسایی کرده) برای این جهان منشئی قائلند.

اگر ایشان گفته که جهان  از  “هیچ”  به وجود  آمده، منظورش از  “هیچ”، “هیچ فیزیکی” است . “هیچ فیزیکی” شامل انرژی، میدان و … می باشد.

” هیچ ” در فیزیک معنای خاصی دارد و چیز خاصی است. یعنی متفاوت با آن “هیچ” که در  ذهن و زبان مردم عادی است.

وقتی که ما در رسانه‌ها و برای مردم عادی می‌گوییم جهان می‌تواند خودش را از هیچ به‌وجود بیاورد، با توجه به معنای لفظ هیچ در ذهن عموم مردم، در واقع داریم می‌گوییم برای پیدایش جهان نه خدا لازم است و نه ماده. پس باید بیشتر توجه کرد و جلوی تعبیر اشتباه این گزاره را گرفت.

 

آدرس همین مطلب:

نقد و بررسی نظر هاوکینگ توسط دانشمند بزرگ ایرانی

 

اما اینکه آیا این منشاء ، همان شخصیتی است که با انسان ارتباط برقرار کرده؟

آیا همه چیز را برای انسان و انسان را برای معرفت و عشق خودش آفریده؟

اینهم قابل تردید نیست .

آیا نه اینست که قرآن معجزه است ؟

آیا نه اینست که افرادی مثل نویسندگان ” نقد قرآن ” حتی یک دلیل متقن و قابل اعتماد بر عدم اعجاز آن نیاورده اند ؟ (آنچه گفته اند از نظر محقق منصف گذشته و میگذرد که محصول معادات ایشانست .)

آیا نه اینست که قرآن می فرماید :

سخر لکم ما فی السموات و ما فی الارض ؟

أَ لَمْ تَرَوْا أَنَّ اللَّهَ سَخَّرَ لَکُمْ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَ مَا فِي الْأَرْضِ وَ أَسْبَغَ عَلَيْکُمْ نِعَمَهُ ظَاهِرَةً وَ بَاطِنَةً وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ يُجَادِلُ فِي اللَّهِ بِغَيْرِ عِلْمٍ وَ لاَ هُدًى وَ لاَ کِتَابٍ مُنِيرٍ (۲۰)

آيا ندانسته‏ايد كه خدا آنچه را كه در آسمانها و آنچه را كه در زمين است ، مسخّر شما ساخته و نعمتهاى ظاهر و باطن خود را بر شما تمام كرده است ؟ و برخى از مردم در باره خدا بى [ آنكه ] دانش و رهنمود و كتابى روشن [ داشته باشند ] به مجادله برمى‏خيزند .

﴿لقمان‏، ۲۰﴾

 

اگر این جهان هدفمند است که هست و اگر حتی یک جزء از اجزاء آنرا نمی توان یافت که خارج از مسیر رشد انسان باشد ، آیا میتوان حکمت ، شعور و هدفمندی را از منشاء آن جدا کرد؟!

خصوصا در نگاهی منصفانه به انسان، او را موجودی برگرفته از همین جهان ظاهری میابیم که محصول تکامل چند میلیارد ساله این جهانست ولی داعیه عوالم دیگر دارد.

انسان ؛ محصول ۱۳ میلیارد سال حرکت جهان است که جهان را سکوی پرتاپ خود تبدیل کرده و با نگاه به حکمتهای این عالم و هدفمندی اجزاء آن به ارزش خود پی برده و برای آرامشش دنبال چهره ی بی همتای آفرینش گر خود می گردد .

دست از طلب ندارم تا کام من براید

یا تن رسد به جانان یا جان ز تن براید

(حافظ)

میل و گرایش به کمال (همان فطرت خداجو که کورصفتان اصرار بر انکارش دارند) او را از سکون و سکوت، باز داشته و ضمن اذعان به عجز مقامات و عناوین این جهان در سیر کردن طبع بلندش، برای اکمال و ارضاء حس زیبایی درونی خود بدنبال آن منشا لایزال در همین جهان و حکمتهای جاری می گردد ؛

هرچه بگرد خویشتن مینگرم در این چمن

آینه ضمیر من جز تو نمیدهد نشان!

و در نهایت با درک عظمت خالق و طراح این جهان و عمق ولایت و محبت او به موجودات، خود را فراموش کرده و دل به او میسپارد و به کمال لایق انسان نائل می شود.

بیا و هستی حافظ ز پیش او بردار

که با وجود تو کس نشنود ز من که منم”

 

حال یک سوال :

آیا میتوان این حقیقتها را ندید گرفت و ناجوانمردانه به مفاهیم بلند انسانی حمله ور شد و از صدر تا ساقه! همه را درید؟

براستی چگونه می توان این حقایق را تکذیب کرد؟

 

درباره ی سید رضا طباطبایی قم

سلام اینجانب سید رضا طباطبایی حدود سی سال در مسیر تحقیق راجع به چیستی و کیستی خودم بسر میبرم. بلطف خدا و به مدد عقل خدا دادی، اسلام را شناختم و به آن باور دارم و مجدانه دوست دارم که همه مردم دنیا ازین زلال حق بهرمند شوند. از محضر اساتید بزرگواری چون آیه الله زاهدی ره، آیه الله بهجت ره، آیه الله جوادی دام عزه، آیه الله حسن زاده دام عزه و بزرگان حق جو و اهل صفا استفاده نموده ام. کتبی نوشته ام و مشغولیتهایی مثل همین سایت در راستای فهم حقانیت دین عزیز اسلام بویژه مذهب شیعه اثنی عشری دارم. و ادعا دارم که کوچکترین غلط یا نقص در قرآن وجود ندارد(بحقیقت معجزه است) و این یافته سالها تحقیق آزادانه اینجانب است. از سویدای وجودبر محمد و آل طاهر او درود میفرستم و از خداوند فرج منجی بشریت، یعنی امام زمان علیه السلام و تا آن زمان، بقای نظام اسلامی و طول عمر رهبر عزیزم آیه الله العظمی سید علی خامنه ای را خواهانم. و سلام و درود بر جوینده راه حق

همچنین ببینید

مراحل شکل گیری جنین

ناقد گفته : ادعای قرآن مبنی بر پیدایش بافت استخوان بعنوان اولین بافت تخصصی در ...

5 دیدگاه

  1. سلام .واقعا خسته نباشید. بنده ندیدم در فضای مجازی و در محافل عمومی کسی به این خوبی به پاسخگویی به کتاب نقد قران بپردازه.
    فقط خواهشا پاسخ ایرادات ادبی ایشون به قران رو هم بیان کنید.
    أجرکم عندالله.

    • سلام. ضمن تشکر. بعضی از ایرادات به خاطر ویژگی خاصی که دارند مورد توجه اینجانب نبوده اند.
      قران نه تنها مبین احکام و شرایع در حد عالی آن است بلکه از آن جهت که دارای اعجاز لفظی نیز می باشد به عنوان کتاب مرجع در دستور زبان عربی و صنایع ادبی شناخته شده است. فلذا هرگونه ایراد از این جهت مسموع نیست.
      یک مثال:
      اگر کسی به فارسی بودن بخشی از کتاب شاهنامه ایراد بگیرد، شما به او چه می گویید؟!

    • سلام و ممنون
      فعلا بطور خلاصه:
      یکی از خصوصیتهای قرآن که حتی نزد غیر مسلمانان هم پذیرفته است، مرجعیت قرآن در عرصه ادبیاتست.
      فلذا ایراد ادبی به این کتاب از روی غرض یا بی اطلاعیست.
      مثال تقریبی: شاهنامه
      آیا ایراد به آن چه حکمی دارد؟!!

  2. باعرض سلام وادب خدمت شمااستادبزرگوار,ممنون از تلاش های شماجهت دفاع از مواضع اسلام وقرآن…
    ببخشیدسوالی که درباره اینگونه شبهات ونوشتن این قبیل کتابها ذهن بنده رو مشغول کرده,این هست که آیا بنظر نمیرسه امثال مولفین این کتاب ها وکسانیکه شبهاتی از این قبیل علیه قرآن واسلام مینویسند مقصودشان چیز دیگری است که فراتر از اینگونه تلاش های محققین ما هست وآن اینکه,کسیکه به چنین بدیهیاتی شبهه وارد میسازد ,آن هم امری مانند اثبات وجود خدا که حتی منکرین وجود خدا هم درعصر حاضربه گونه ای به وجود خداوند,اطمینان خاطر دارند,هدفش مشغول ساختن محققین ما به اثبات مطلبی است که تقریبا شکی در اثبات وجودش نیست واین سرگرم شدن باعث غفلت آنان از امور دیگرمیشود….چرا اندیشمندان ما فرصت اجازه طرح چنین شبهاتی را باید به دشمنان بدهند.. چرا پیشتر از آنان نباشیم,,,,,چرااندیشمندان ما قبل از دشمنان دین,مسایلی را طرح نکنند که ما,آنان را مشغول پاسخگویی کنیم,,چرا فقط ما باید پاسخگو باشیم…..چرا نباید ما علیه آنان ایجادشبهه کنیم وفرصت طرح چنین مسایلی را از آنان بگیریم…..؟

    • سلام
      ضمن تشکر از شما
      منهم با شما هم عقیده هستم و نگاه شما نگاه جالبیست
      ولی دشمنان از شرایط موجود استفاده کرده و ما را مشغول کرده اند
      زیره ای به کرمان ببرم :
      عدو شود سبب خیر اگر خدا خواهد
      باور کنید حتی برای خود من بسیار آموزنده بود
      خیلی بیشتر از قبل به قرآن بالیدم و لذت میبرم