عدم التقاط آب شور و شيرين دريا
وهو الذي مرج البحرين هذا عذب فرات وهذا ملح أجاج وجعل بينهما برزخا وحجرا محجورا (فرقان ٥٣)
ترجمه: و اوست کسي که دو دريا با هم مخلوط کرد اين يکي شيرين گوارا و آن يکي شور تلخ است و ميان آن دو مانع و حريمي استوار قرار داد
مرج البحرين يلتقيان بينهما برزخ لا يبغيان فبأي آلاء ربکما تکذبان يخرج منهما اللؤلؤ و المرجان﴿الرحمن ۱۹ تا ٢٢﴾
ترجمه: دو دريا را مخلوط کرد و با هم برخورد مي کنند. ميان آن دو حد فاصلي است که به هم تجاوز نمي کنند. پس کدام يک از نعمتهاي پروردگارتان را منکريد. از هر دو مرواريد و مرجان خارج مي شود.
ادعای نقد کننده قرآن:
در آيات فوق ادعا شده است که دو درياي شيرين و شور وجود دارند که به هم متصلند ولي آبشان مخلوط نمي شود يکي هميشه شيرين و ديگري هميشه شور است و از هر دو دريا لؤلؤ و مرجان صيد مي شود. هر سه نکته ي مذکور غلطند. اولا در جهان درياي شيرين وجود ندارد. ثانيا: ممکن است گفته شود منظور محمد تماس آب رودخانه هاي شيرين با درياست . در اينصورت هم دو خطا وجود دارد. يکي اينکه رودخانه که دريا نيست . و دوم اينکه آب شيرين و شور بتدريج با هم کاملا مخلوط مي شوند و اين ادعا که با هم مخلوط نمي شوند غلط است . ثالثا: در آب شيرين لؤلؤ و مرجان وجود ندارد که صيد شود.
پاسخ:
نکته اول اینکه ناقد (نقد کنند) دو دسته آیات را که محتوایی مشابه دارند و در عین حال تفاوت هایی نیز می توانند داشته باشند، با هم مخلوط کرده و نتیجه گیری غیرمنطقی کرده است.
پاسخ ایراد اول:
اینکه گفته است “در جهان درياي شيرين وجود ندارد”، اولین اشتباه ایشان است که دو اشتباه دیگرشان نیز از همین اشتباه نشات گرفته است؛ چراکه استفاده از واژگان دریا، دریاچه، اقیانوس، رود و رودخانه، اصطلاحات اخیر زبان علم است و در گذشته به آب هنگفت، دریا گفته می شد اگرچه رودخانه یا دریاچه و یا برکه بزرگ بود:
اینکه در قرآن آمده: “ان اضرب بعصاک البحر” (شعراء ۶۳)
منظور از دریا (بحر) رودخانه عظیم نیل است.
نمونه استفاده لغت دریا برای رودخانه در زبان فارسی؛ در نامه پهلوی زادسپرم چنین آمده:
غیرازاین سه دریای کوچک که آبش پس ریزد از البرز، از باختر کناره رود اروند و بهرود و…
پاسخ ایراد دوم:
اینکه گفته “دو نوع آب به تدریج با هم مخلوط میشوند”
بطلان این کلام هم با وجود جریان هایی مثل گلف استریم، ثابت می شود.
وجود چنین جریانهایی امروزه برای بشر اثباتشده و غیرقابلتردید است. مانند جریان گلف استریم که رودخانهای بس عظیم در دل اقیانوس است با جریانی متفاوت که میلیونها سال است این دو جریان متفاوت آب با یکدیگر مخلوط نمیشوند.
سرعت، طعم، رنگ، غلظت و حرارت این جریان با آبهای مجاور خود متفاوت است!
گفته شده: بیشترین دلیلی که باعث وقوع چنین پدیده ای می شود غلظت، شوری و شیرینی دریاهاست که با ایجاد اختلاف کشش سطحی آب ها باعث جلوگیری از ترکیب آنها می شود گویی که دیواره نازکی بین آن دو برپا شده است.
پاسخ ایراد سوم:
در این آیات هرگز ادعا نشده که لولوء و مرجان از آب شیرین استخراج می شوند و اختلاط مفاهیمی که خود ناقد انجام داده او را به این نتیجه گیری رسانده است.
***
مستند زیر “در اثبات دو دریا که مخلوط نمیشوند”را عینا از دانش نامه آزاد کپی کرده ام:
گلف استریم همچون رودخانهای که به جای خشکی، در میان آبهای اقیانوس، پیشروی میکند و پهنای آن از مجموع پهنای همه رودخانههای دنیا بیشتر است.
مسیر گلف استریم و قاره اروپا و آمریکا
گلف استریم حدود ۱۰۰ کیلومتر عرض و ۸۰۰ تا ۱،۲۰۰ متر عمق دارد و سرعت آب در سطح آن ۲٫۵ متر در ثانیه است[۱]و حرارتی که توسط آن انتقال مییابد برابر با ۱٫۴ پتاوات (۱۵۱۰ وات) که برابر است با صد برابر انرژی مصرفی جهان میباشد.
جریان آبهای گلف استریم رنگ مشخصی دارد. رنگ گلف استریم آبی نیلی روشن است بنابراین جریانش در میان آبهای سبز و خاکستری رنگ اطراف خود، به خوبی نمایان است. آب گلف استریم از حرکت آبهای سطحی نزدیک استوا، در اقیانوس اطلس، جریان مییابد، و این «جریان» به سوی غرب به پیش میرود. طول آن ۱۲۰۰۰ مایل میباشد و مسافرت آن برای طی این مسیر حدود سه سال میباشد.[۲] که برای اثبات این ادعا دانشمندان تعدادی از بطریهای محتوی نامه به زبانهای متفاوت را در مسیر جریان گلف استریم قرار دادند و این بطریها بعد از ۳ سال به نقطه ابتدایی رسیدند.
چون که شروع گلف استریم در یک ناحیهٔ بسیار گرم جهان است، خود آن نیز یک جریان آب گرم بشمار میآید و وجود چنین جریان بزرگی از آب گرم سبب دگرگونیهای چشمگیری در آب و هوای بسیاری از مناطق جهان شده است و به دلیل وجود گلف استریم، لندن و پاریس نیز دارای آب و هوای ملایم زمستانی گردیدهاند وگرنه این دو شهر مانند لابرادور جنوبی در شمال شرق کانادا، در شمال قرار دارند و باید مانند آن زمستانی بسیار طولانی و سرد داشته باشند.
مختصات: ۴۰°۰′ شمالی ۳۰°۰′ غربی
جریان گلف استریم به رنگ زرد در نقشه اقیانوس آتلانتیک منبع: ناسا.
گلف استریم (به انگلیسی: Gulf Stream)، یک جریان اقیانوسی گرم و قوی است که در اقیانوس اطلس جریان دارد و در حدود ۳۰°W, ۴۰°N، به دو بخش تقسیم میشود، بخش شمالی به شمال اروپا میرود و بخش جنوبی به غرب آفریقا.
***
همچنین گفته شده:
در کشور مصر هیئتی اکتشافی از دانشگاه مصر دریافتند که آبهای خلیج عقبه از نظر خواص شیمیایی و فیزیکی با آبهای دریای احمر تفاوت دارند و با آن مخلوط نمی شوند همچنین در جایی که دریای احمر به اقیانوس هند می رسد نیز این خاصیت وجود دارد.
این پدیده در دریاری مدیترانه و اقیانوس اطلس که در تنگه جبل الطارق به هم می رسد نیز دیده می شود اما به دلایلی مانند دما میزان شوری و شیرینی از هم جدا می شوند.
در تنگه جبل الطارق ۱۳ کیلومتر بین دریای مدیترانه و آتلانتیک مرز وجود دارد که از همدیگر جدا می شوند .
و نیز گفته شده در شمال کشور دانمارک در شهر توریستی اسکاگن جایی در دریای شمال و دریای بالتیک به هم می رسند اما با هم ادغام نمی شوند. یکی از این دریا ها شور است و دیگری شیرین.
***
(مطالب مرتبط زیر کپی از سایت سدید است)
در پاسخ به زءوس
در نظم نوین جهان که توسط انسانهایی پلید برنامهریزی میشود جوانان به سمت الحاد و عدم باور به خدا پیش میروند خطر رواج این تفکر که سابقۀ هزاران ساله دارد بر کسی پوشیده نیست. این اولین بار نیست که ملحدین، ترویجِ عدمِ اعتقاد به خدا میکنند در صفحات تاریخ میخوانیم که در زمان امام صادق (ع) شخصی مانند ابن ابی العوجاء (که به لحاظ علمی فردی بسیار قوی بوده است) در مسجد پیامبر(صلیاللهعلیهوآله) مینشسته و افکار و آراء باطل خویش را ترویج میکرد. امام صادق (علیهالسلام) با تجهیز علمی اصحابی مانند هشام بن حکم و مفضلبنعمر به شبهات بیاساس این فرد جوابهایی مستدل و متقن میدادند. این شیوه برخورد امام صادق(علیهالسلام) با ملحدین به ما میآموزد، مؤمنین باید اعتقاد خود را از راه عقل به دست آورند تا کسی به راحتی آنها را فریب ندهد و اعتقادات آنان را متزلزل نسازد و ثانیا جوابهایی فاخر برای شبهات آنان داشته باشند.
در شبکههای مجازی افراد ملحدی با نام آتئیست اقدام به انتشار افکار پلید و مادیگرایانه خود کرده و بر روی افکار پاک بعضی از جوانان تأثیرات مخربی میگذارند. یکی از راههای پلید آنان که ظاهراً سرمایهگذاری مالی بسیار قوی پشت این جریان میباشد کلیپهای انیمیشن «من زئوس هستم» میباشد.
برآن شدیم کلیپهای ۳۴ و ۷۰ و ۲۰۲ که همه یک موضوع را دنبال میکنند و آنهم اشکالاتی به چند آیه قرآن میباشد را در معرض توجه قرار داده و آنها را بررسی و نقد کنیم تا انشاءالله جوانان عزیزمان با چشم باز به شبهات بنگرند و هر مسئلهای را بدون تحقیق نپذیرند.
زئوس در این سه کلیپ آیههایی از قرآن را مورد بررسی قرار داده و سپس آنها را به صورت کاملاً مغالطهای نقد کرده است. آن آیهها عبارتند از:
«مَرَجَ الْبَحْرَیْنِ یَلْتَقِیانِ.[الرحمن/۱۹] دو دریاى مختلف را در کنار هم قرار داد، در حالى که با هم تماس دارند.»
«بَیْنَهُما بَرْزَخٌ لایَبْغِیانِ.[الرحمن/۲۰] در میان آن دو برزخى است که یکى بر دیگرى غلبه نمى کند (و به هم نمى آمیزند!).»
«فَبِأَىِّ آلاءِ رَبِّکُما تُکَذِّبانِ.[الرحمن/۲۱] پس کدامین نعمتهاى پروردگارتان را انکار مى کنید؟!»
«یَخْرُجُ مِنْهُمَا اللُّؤْلُؤُ وَ الْمَرْجانُ.[الرحمن/۲۲] از آن دو، لؤلؤ و مرجان خارج مى شود.»
«فَبِأَىِّ آلاءِ رَبِّکُما تُکَذِّبانِ.[الرحمن/۲۳] پس کدامین نعمتهاى پروردگارتان را انکار مى کنید؟!»
«وَ لَهُ الْجَوارِ الْمُنْشَآتُ فِى الْبَحْرِ کَالْأَعْلامِ.[الرحمن/۲۴] و براى او است کشتی!هاى ساخته شده که در دریا به حرکت درمى آیند و همچون کوهى هستند!»
«فَبِأَىِّ آلاءِ رَبِّکُما تُکَذِّبانِ[الرحمن/۲۵] پس کدامین نعمتهاى پروردگارتان را انکار مى کنید؟!»
« وَهُوَ الَّذِي مَرَجَ الْبَحْرَيْنِ هَذَا عَذْبٌ فُرَاتٌ وَهَذَا مِلْحٌ أُجَاجٌ وَجَعَلَ بَيْنَهُمَا بَرْزَخًا وَحِجْرًا مَحْجُورًا[فرقان/۵۳] و اوست كسى كه دو دريا را موجزنان به سوى هم روان كرد اين يكى شيرين [و] گوارا و آن يكى شور [و] تلخ است و ميان آن دو مانع و حريمى استوار قرار داد.»
« وَمَا يَسْتَوِي الْبَحْرَانِ هَذَا عَذْبٌ فُرَاتٌ سَائِغٌ شَرَابُهُ وَهَذَا مِلْحٌ أُجَاجٌ وَمِنْ كُلٍّ تَأْكُلُونَ لَحْمًا طَرِيًّا وَتَسْتَخْرِجُونَ حِلْيَةً تَلْبَسُونَهَا وَتَرَى الْفُلْكَ فِيهِ مَوَاخِرَ لِتَبْتَغُوا مِنْ فَضْلِهِ وَلَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ. [فاطر/۱۲] و دو دريا يكسان نيستند اين يك شيرين تشنگىزدا [و] نوشيدنش گواراست و آن يك شور تلخمزه است و از هر يك گوشتى تازه مى!خوريد و زيورى كه آن را بر خود مىپوشيد بيرون مىآوريد و كشتى را در آن موجشكاف مىبينى تا از فضل او [روزى خود را] جستجو كنيد و اميد كه سپاس بگزاريد.»
اشکالات:
اشکال نخست: اشکالی که در تمامی این کلیپها شاهد آن هستیم این است که زئوس میگوید: در قرآن کریم خداوند متعال فرموده است: «دو دریا مختلف (شور و شیرین) در کنار هم قرار دادهایم!» در حالی که دریای شیرین وجود ندارد؟!
بررسی و نقد:
در این آیههای قرآن کریم خداوند متعال اشاره به «الْبَحْرَیْنِ: دو بحر» دارد. اولا: باید ببینیم معنای «بحر» چیست؟ ثانیا: آیا طبق ادعای ایشان دریای شیرینی اصلا روی زمین وجود ندارد؟!
اما معنای لغوی «بحر» یعنی: «مکانی فراخ در زمین دارای آب بسیار.»[۱] پس با این تفسیر لغوی «بحر»، شامل رودخانههای وسیع و دریاچهها نیز میشود همچنانکه بارها در آیات قرآن کریم از نهرهاى عظيم به «بحر» نام میبرد. مانند داستان موسى كلمه «بحر» به رود عظيم نيل اطلاق شده است.[۲]
درياهاى آب شور در سراسر كره زمين گسترده است، اما درياى آب شيرين كجاست؟ در پاسخ بايد گفت: دريا و درياچههاى آب شيرين نيز در كره زمين كم نيستند مانند درياچههاى آب شيرين ايالات متحده، یا جایی که دریای شمال و دریای بالتیک به هم می رسند و … . به علاوه طبق آنچیزی که در بالا گفتیم نهرهاى عظيم را در لغت عربی دريا مىنامند. از اين گذشته، پيشرفت آب نهرهاى عظيم در درياها با توجه به اينكه آبهاى شور را به عقب مىرانند و تا مدتى با آن مخلوط نمىشوند خود درياهاى عظيمى از آب شيرين را تشكيل مىدهند.
اشکال دوم: مسئله بعدی که باید مورد بررسی قرار بگیرد این است که وی میگوید: هرجا دوآب شیرین و شور کنارهم باشند مخلوط میشوند و در جایی مثال میزند: یک لیوان را در نظر بگیرید و یک حائل وسط آن قرار دهید و یک طرف نمک بریزید و سپس حائل را برداریم آندوباهم مخلوط میشوند و سپس نتیجه میگیرد اینکه قرآن کریم فرموده است مخلوط نمیشود اشتباه هست! وی در جایی دیگر میگوید: مسلمانان در زمان گذشته چاه میزدند و به مخازن آب شیرین میرسیدند و پیش خود فکر کردند دريایی از آب شيرين در اعماق زمین وجود دارد، (حتی زیر دریاهای شور!) ولی حائلی بین آنها وجود دارد که با آبهاى درياها مخلوط نمىشود. کماکان که لؤلؤ و مرجان از آبهاى شیرین به دست نمىآید در حالی که از آیات بعدی اینگونه فهمیده میشود که لؤلؤ و مرجان در دو دریا وجود دارد! پس پیامبر عزیز اسلام محمد مصطفی (صلیاللهعلیهوآله) اشتباه کرده است!
بررسی و نقد:
اولاً: مقایسه دو دریا با یک لیوان که دو قسم شده نوعی تحریف و مغالطه است که در تمام کلیپهای من خدا هستم یا زئوس دیده میشود و این اشتباه و گمراه کننده است.
ثانیاً: برای روشن شدن مطلب، (إشکال آبهای زیر زمینی) سخن مفسر بزرگ قرآن علامه طباطبایی (رحمهالله) را در مورد این مطلب میآوریم تا قضیه برای همگان روشن شود که چگونه این سخن را نیز تحریف نمودهاند: «مراد از دو دريا دو درياى معين نيست، بلكه دو نوع دريا است، يكى شور كه قريب سهچهارم كره زمين را در خود فرو برده، كه بيشتر اقيانوسها و درياها را تشكيل مىدهد، و يكى هم درياهاى شيرين است كه خداى تعالى آنها را در زير زمين ذخيره كرده و به صورت چشمهها از زمين مىجوشد، و نهرهاى بزرگ را تشكيل مىدهد، و مجددا به درياها مىريزد، اين دو جور دريا يعنى درياهاى روى زمين و درياهاى داخل زمين همواره به هم اتصال دارند، هم در زير زمين و هم در روى زمين، و در عين اينكه «يلتقيان» برخورد و اتصال دارند نه اين شورى آنرا از بين مىبرد و نه آن شيرينى اينرا، چون بين آن دو حاجز و مانعى است كه نمىگذارد در وضع يكديگر تغييرى بدهند، و آن مانع، خود مخازن زمين و رگههاى آن است، كه نه مىگذارد درياى شور به درياى شيرين تجاوز نموده، و آن را مثل خود شور كند، و در نتيجه زندگى جانداران را تهديد نمايد، و نه درياى شيرين به درياى شور تجاوز نموده بيش از اندازه از زمين بجوشد، و زياده از اندازه به دريا بريزد، و دريا را شيرين سازد، و در نتيجه مصلحتى را كه در شورى آب درياها است كه يا تصفيه هوا است و يا مصالحى ديگر از بين ببرد.
و نيز به طور دائم درياهاى شور، درياهاى شيرين را از اين راه كمك مىكند، كه آب خود را به ابرها داده، و ابرها آن را بر زمين مىبارد، و زمين باران را در خود فرو برده مخازن خود را پر مىكنند، و همين مخازن هم درياهاى شور را كمك مینماید، همانطور كه گفتيم از زمين مىجوشد و به صورت نهرهاى كوچك و بزرگ به دريا مىريزد.»[۳]
ثالثاً: علامه طباطبایی(ره) در مورد این اشکال که لؤلؤ و مرجان در دریای شیرین وجود ندارد میفرمایند: «اشكال از اصل بى مورد است، و دو دريا در داشتن «حليه» (لؤلؤ و مرجان) مشتركند، همچنان كه كتابهايى كه در اينگونه مسائل بحث مىكنند، وجود حليه در هر دو نوع دريا را مسلم دانستهاند.»[۴]«و از آن جمله دائرة المعارف بستانى است، كه در ماده كلمه «صدف» گفته است: مرواريد در آب شيرين نيز توليد مىشود، و همچنين در تحت عنوان «آمريكانا EneycloPoedia» و عنوان «بريطانيا EncycloPoedia» گفته كه: مرواريد در آبهاى شيرين نيز يافت مىشود، و نام چند نهر شيرين را در آمريكا و اروپا و آسيا بردهاند كه از آنها مرواريد استخراج مىشود.»[۵]
رابعاً: اصل قضیه مخلوط نشدن دریا شیرین و دریای شور چیست؟ آیا اصلا با هم مخلوط نمیشوند؟! برای جواب این سؤال نیز سراغ کتاب تفسیر «نمونه» میرویم تا ببینیم قضیه از چه قرار است: «به هر حال اين آيه يكى ديگر از مظاهر شگفت انگيز قدرت پروردگار را در جهان آفرينش ترسيم مىكند كه چگونه يك حجاب نامرئى، و حائل ناپيدا در ميان درياى شور و شيرين قرار مىگيرد و اجازه نمىدهد آنها با هم آميخته شوند. البته امروزه ما اين را مىدانيم كه اين حجاب نامرئى همان تفاوت درجه غلظت آب شور و شيرين و به اصطلاح تفاوت وزن مخصوص آنها است كه سبب مىشود تا مدت مديدى به هم نياميزند.
گر چه جمعى از مفسران براى پيدا كردن چنين دو دريائى در روى كره زمين به زحمت افتادهاند كه در كجا درياى آب شيرين در كنار آب شور قرار گرفته و مخلوط نمىشود، ولى اين مشكل نيز براى ما حل شده است، زيرا مىدانيم تمام رودخانههاى عظيم آب شيرين كه به درياها مىريزند در كنار ساحل، دريائى از آب شيرين تشكيل مىدهند و آبهاى شور را به عقب مىرانند و تا مدت زيادى اين وضع ادامه دارد، و به خاطر تفاوت درجه غلظت آنها از آميخته شدن با يكديگر ابا دارند، و هر يك به ديگرى «حجرا مهجورا» مى گويد: پس مسلمانان هرگز نمیگویند این دو آب اصلا با هم مخلوط نمیشوند تا این اشکال شما وارد شود که دهانۀ رودخانههای بزرگ لحظه به لحظه زیادتر شود و پهنای اقیانوس را بگیرد!
ایشان در ادامه میفرمایند: «جالب اينكه بر اثر جزر و مد آب درياها كه در شبانه روز دو مرتبه بر اثر جاذبه ماه صورت مىگيرد سطح آب دريا به مقدار زيادى بالا و پائين مىرود، اين آبهاى شيرين كه دريائى را تشكيل دادهاند در مسیر همان رودخانهها و نقاط اطراف آن در خشكى پيش مىروند و انسانها از زمانهاى قديم از اين موضوع استفاده كرده، نهرهاى زيادى در اينگونه مناطق دريا كندهاند و زمينهاى فراوانى را زير كشت درختان بردهاند كه وسيله آبيارى آنها همين آب شيرين است كه به وسيله جزر و مد بر مناطق وسيع گسترش مىيابد.
هم اكنون در جنوب ايران شايد ميليونها نخل وجود دارد كه ما قسمتى از آنرا از نزديك مشاهده كردهايم كه تنها با همين وسيله آبيارى مىشوند، و در فاصله زيادى از ساحل دريا قرار گرفتهاند، در سالهائى كه بارندگى كم و آب رودخانههاى عظيمى كه به دريا مىريزد تقليل پيدا كند گاهى آب شور غلبه مىكند كه مردم كشاورز اين سامان از آن سخت نگران مىشوند زيرا به زراعت آنها لطمه مىزند.
ولى معمولاً چنين نيست و اين آب عذب و فرات (گوارا و شیرین) كه در كنار آن آب ملح و اجاج (شور و تلخ) قرار گرفته، به آن آميخته نمىشود، سرمايه بزرگى براى آنها محسوب مىشود.
ناگفته پيدا است وجود علل طبيعى در اينگونه مسائل هرگز از ارزش آنها نمىكاهد مگر طبيعت چيست ؟ جز فعل خدا و اراده و مشيت پروردگار است كه اين خواص را به اين موجودات داده ؟!
جالب اينكه هنگامى كه انسان با هواپيما از مناطق التقاء دو بحر مىگذرد، منظره اين دو آب كه رنگهاى متفاوتى دارند و با هم آميخته نمىشوند به خوبى نمايان است كه انسان را به ياد اين نكته قرآنى مىاندازد.»[۶]
پینوشت:
[۱]. مفردات راغب، راغب اصفهانی، داراحیاء التراث العربی، بیروت، ص ۴۲٫
[۲]. بقره، آیه ۵۰؛ شعراء، آیه ۶۳؛ اعراف، آیه ۱۳۸٫
[۳]. تفسیر المیزان، علامه طباطبایی، داراحیاءالتراث العربی، بیروت، ج ۱۹، ص ۸۸٫
[۴]. همان، ج۱۷، ص۲۳٫
[۵]. همان، پاورقی.
[۶]. تفسیر نمونه، آیتالله مکارم شیرازی و گروه نویسندگان، سایت تبیان، سوره فرقان ذیل آیه ۵۳٫