اعجاز قرآن از نظر امام خمينى (ره)
حضرت روح اللّه موسوى خمينى (ت ۱۳۶۵)، بنيانگذار نظام مقدس جمهورى اسلامى، عالم عارف به قرآن، در مورد اعجاز قرآن نظر کاملتری دارد.
ايشان ضمن احترام به نظريههاى دانشمندان مسلمان پيشين در مورد اعجاز قرآن، بر رأى خويش تاكيد دارد و از دريچههاى خاص بر اعجاز قرآن نظر مىكند.
ايشان نخست بر وجوه اعجاز رايج بين دانشمندان مسلمانان، از فصاحت و بلاغت، اخبار از غيب، اتقان معانى، گستردگى مطالب قرآن، جامعيت آن، نزول آن بر پيامبر امّى، و ديگر وجوه تاكيد مىنمايد و مىفرمايد:
حسن تركيب و لطف بيان، غايت فصاحت و نهايت بلاغت و كيفيت دعوت و اخبار از مغيبات و احكام احكام و اتقان تنظيم عائله و امثال آن، هريك مستقلا اعجازى فوق طاقت و خارق عادت است
و مىفرمايد:
آن معارفى كه به بركت بعثت رسول اكرم در عالم پخش شد، كسانى كه مطلعند كه اين معارف چيست و تا اندازهاى كه ما مىتوانيم ادراك كنيم، مىبينيم كه از حد بشريت خارج است، اين اعجازى است فوق ادراك بشريت، از يك انسانى كه در جاهليت متولد شده، در جاهليت بزرگ شده، يك آدمى بوده است كه در يك محيطى پرورش يافته است كه اسمى از اين مسائل اصلا در آن وقت نبوده .
حضرت ايشان، گرچه فصاحت و بلاغت را جزء اعجاز قرآن دانسته، اما معتقد است كه شهرت اعجاز قرآن به فصاحت و بلاغت، براى آن است كه اعراب در صدر اول اسلام، در اين فن متخصص بودند و فقط اين جهت را بهتر درك مىكردند، ولى قرآن در وجوه زيادى مىتواند معجزه باشد و مىفرمايد:
اينكه قرآن شريف معروف به فصاحت شد و اين اعجاز در بين سائر معجزات
______________________________
(۱)- ر. ك به آداب الصلوة، امام خمينى ص ۲۶۴٫
(۲)- ر. ك به صحيفه نور، امام خمينى ۱۶/ ۷۸٫
مشهور آفاق گشت، براى اين بود كه در صدر اول، اعراب را اين تخصص بود و فقط اين جهت از اعجاز را ادراك كردند .
و ايشان در مورد جامعيت ، قرآن را به عنوان كتابى فوق العاده و معجزه، مورد تاكيد قرار مىدهد و آن را تنها كتاب جامع مىداند و مىفرمايد:
ما كتابى داريم كه مصالح شخصى، اجتماعى، مصالح سياسى، كشوردارى و همه چيزها در آن هست .
و همو مىگويد:
قرآن مشتمل بر تمام معارف و تمام ما يحتاج بشر است .
و همو مىگويد:
قرآن مجيد و سنت شامل همه دستورات و احكامى است كه بشر براى سعادت و كمال خود بدان احتياج دارد. در كافى فصلى به عنوان تمام احتياجات مردم در كتاب و سنت بيان شده و «كتاب» يعنى قرآن «تبيان كلّ شى» است .
از طرفى حضرت امام، اعجاز قرآن را در تهذيب نفوس و انسان سازى آن مىداند كه آن كتاب را از هر كتاب ديگر ممتاز نموده و در حد اعجاز بالا برده است و مىفرمايد:
از مقاصد و مطالب آن، دعوت به تهذيب نفوس و تطهير بواطن از ارجاس طبيعت و تحصيل سعادت و بالجمله، كيفيت سير و سلوك الى اللّه است .
و همو مىگويد:
اسلام، همه اين معانى را دارد و جامع تمام جهات مادى و معنوى و غيبى و ظاهرى هست، براى اينكه انسان داراى همه مراتب است و قرآن كتاب انسان سازى است .
______________________________
(۱)- ر. ك به آداب الصلوة، امام خمينى ص ۲۶۳٫
(۲)- ر. ك به صحيفه نور، امام خمينى ۱۸/ ۲۵۷٫
(۳)- ر. ك به همان ۲۰/ ۸۲٫
(۴)- ر. ك به ولايت فقيه، امام خمينى ص ۲۱٫
(۵)- ر. ك به آداب الصلوة، امام خمينى ص ۱۸۶٫
(۶)- ر. ك به صحيفه نور، امام خمينى ۱/ ۲۴۲٫
حضرت امام خمينى، پس از اعتراف به وجوه مذكور در اعجاز قرآن، به جهت شيوه عرفانى خود در فهم قرآن، اصلىترين چهره اعجاز قرآن را، «معانى بلند عرفانى» آن مىداند و معتقد است كه بزرگترين چهره اعجاز قرآن، در عرفان آن است و مىفرمايد:
اين كتاب عزيز در محيطى و عصرى نازل شد كه تاريكترين محيط و عقب افتادهترين مردم در آن زندگى مىكردند … و در آن حقايق و معارفى است كه در جهان آن روز، چه رسد به محيط نزول آن، سابقه نداشت. بالاترين و بزرگترين معجزه آن همين است، آن مسائل بزرگ عرفانى كه در يونان و نزد فلاسفه آن سابقه نداشت و كتب ارسطو و افلاطون، بزرگترين فلاسفه آن عصرها از رسيدن به آن عاجز بودند .
و در جای ديگر درباره منزلت لطايف و حقايق عرفانى قرآن مىفرمايند:
قرآن شريف به قدرى جامع لطايف و حقايق و سراير و دقايق توحيد است كه عقول اهل معرفت در آن حيران مىماند و اين از اعجاز بزرگ اين صحيفه نورانيه آسمانى است .
و در مورد ديگر معتقد است كه هركس اهل عرفان باشد و به قرآن با نظر عرفانى نگاه كند، اعجاز آن را از اين زاويه، كاملا درك مىكند. امّا اگر اهل آن نباشد، فقط به فصاحت لفظى آن خواهد پرداخت و مىفرمايد:
الان نيز آنهايى كه هم افق آنها (اعراب جاهلى) هستند، جز تركيبات لفظيه و محسنات بديعيه و بيانيّه چيزى از اين لطيفه الهيه ادراك نكنند. و اما آنها كه به اسرار و دقائق معارف آشنا و از لطايف توحيد و تجريد باخبرند، وجهه نظرشان در اين كتاب الهى و قبله آمالشان در اين وحى سماوى، همان معارف آن است و به جهات ديگر چندان توجهى ندارند. هركس به عرفان قرآن و عرفاى اسلام كه كسب معارف از قرآن نمودند نظر كند … مىفهمد [و اذعان مىكند كه اعجاز قرآن در معارف آن است] و براى او، تصديق به اينكه كتاب وحى الهى و اين معارف، معارف الهيه است، مؤونهاى ندارد .
______________________________
(۱)- ر. ك به جلوههاى رحمانى امام خمينى ص ۲۴٫
(۲)- ر. ك به آداب الصلوة، امام خمينى ص ۲۶۳٫
ازاينرو، امام خمينى، بر اين نكته تاكيد دارد كه قرآن كتاب همه اعصار و همه ادوار زندگى هست و مىفرمايد:
آنكه قانون اسلام را آورده است، خدا است، خدا است كه محيط بر همه اعصار است، قرآن است كه كتاب همه اعصار است .
حضرت امام تمام مطالب قرآنى را داراى اسرار و نكات عرفانى مىداند، گرچه، مطلبى در قرآن چند بار تكرار شده باشد
مىفرمايد:
شما مىدانيد كه قرآن معجزه است و در عين حال در قرآن، راجع به مسائل، تكرار زياد است، البته در هر تكرارى مسائلى طرح شده است. اما براى اينكه قرآن براى رشد مردم آمده است و براى انسان سازى، مسائلى كه براى ساختن انسان است، نمىشود، يك دفعه بگويند و از آن رد بشوند، بايد آن را مكرر بخوانند .
ايشان معتقد است به خاطر همين وجوه اعجاز قرآن، به ويژه اعجاز عرفانى آن، بشر از آوردن مانند آن، احساس عجز نموده و بر بزرگى آن اعتراف دارد و مىفرمايد:
قرآن كريم خود در چند جا معجزه بودن خود را به تمام بشر در تمام دورهها اعلان كرده است و عجز جميع بشر را بلكه تمام جن و انس را از آوردن مثل آن را ابلاغ كرده. امروز ملت اسلام همين نشانه خدا را در دست دارند و به تمام غائله بشرى از روى كمال اطمينان، اعلان مىكنند كه اين نشانه پيغمبرى حضرت محمد صلى اللّه عليه و اله و سلم است. هر كس از دنياى پر آشوب علم و دانش مثل آن را بياورد، ما تسليم او مىشويم و از گفتههاى خود برمىگرديم.