بسمه تعالی
اخلاق طبقاتی قرآن
ناقد قرآن میگوید:
مهمترین انحراف اخلاقی در قرآن طبقاتی بودن اخلاق است.
قرآن انسانها را به چند طبقه نامساوی تقسیم کرده شامل:
آزاد و برده، مسلمان و غیرمسلمان، مرد و زن و این طبقات احکام مختلفی دارند
میگوید اولا:
عدالت در مورد غیرمسلمان معنا ندارد چون مسلمانان را موظف به قتل عام غیرمسلمانان میداند.
پاسخ :
از واضحات قرآنی بطلان ادعای فوق است. در قرآن فقط مقاتله با کسانی جایز است که با آزادی انسان میجنگند که اینهم از ارشادات قرآن (به حکم عقل ) محسوب میشود و در این مورد اگر آیه هم نازل نمیشد ، حق بودنش محرز بود.
وَ قَاتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ الَّذِينَ يُقَاتِلُونَکُمْ وَ لاَ تَعْتَدُوا إِنَّ اللَّهَ لاَ يُحِبُّ الْمُعْتَدِينَ(۱۹۰)
و در راه خدا ، با كسانى كه با شما مىجنگند ، بجنگيد ، و [ لى ] از اندازه درنگذريد ، زيرا خداوند تجاوزكاران را دوست نمىدارد ;
﴿البقرة، ۱۹۰﴾
قَاتِلُوا الَّذِينَ لاَ يُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ لاَ بِالْيَوْمِ الْآخِرِ وَ لاَ يُحَرِّمُونَ مَا حَرَّمَ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ لاَ يَدِينُونَ دِينَ الْحَقِّ مِنَ الَّذِينَ أُوتُوا الْکِتَابَ حَتَّى يُعْطُوا الْجِزْيَةَ عَنْ يَدٍ وَ هُمْ صَاغِرُونَ(۲۹)
با كسانى از اهل كتاب كه به خدا و روز بازپسين ايمان نمىآورند ، و آنچه را خدا و فرستادهاش حرام گردانيدهاند حرام نمىدارند و متديّن به دين حق نمىگردند ، كارزار كنيد ، تا با [ كمالِ ] خوارى به دست خود جزيه دهند .
﴿التوبة، ۲۹﴾
إِنَّ عِدَّةَ الشُّهُورِ عِنْدَ اللَّهِ اثْنَا عَشَرَ شَهْراً فِي کِتَابِ اللَّهِ يَوْمَ خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضَ مِنْهَا أَرْبَعَةٌ حُرُمٌ ذٰلِکَ الدِّينُ الْقَيِّمُ فَلاَ تَظْلِمُوا فِيهِنَّ أَنْفُسَکُمْ وَ قَاتِلُوا الْمُشْرِکِينَ کَافَّةً کَمَا يُقَاتِلُونَکُمْ کَافَّةً وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ مَعَ الْمُتَّقِينَ(۳۶)
در حقيقت ، شماره ماهها نزد خدا ، از روزى كه آسمانها و زمين را آفريده ، در كتاب [ علمِ ] خدا ، دوازده ماه است ; از اين [ دوازده ماه ] ، چهار ماه ، [ ماهِ ] حرام است . اين است آيين استوار ، پس در اين [ چهار ماه ] بر خود ستم مكنيد ، و همگى با مشركان بجنگيد ، چنان كه آنان همگى با شما مىجنگند ، و بدانيد كه خدا با پرهيزگاران است .
﴿التوبة، ۳۶﴾
لاَ يَنْهَاکُمُ اللَّهُ عَنِ الَّذِينَ لَمْ يُقَاتِلُوکُمْ فِي الدِّينِ وَ لَمْ يُخْرِجُوکُمْ مِنْ دِيَارِکُمْ أَنْ تَبَرُّوهُمْ وَ تُقْسِطُوا إِلَيْهِمْ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُقْسِطِينَ(۸)
[ امّا ] خدا شما را از كسانى كه در [ كار ] دين با شما نجنگيده و شما را از ديارتان بيرون نكردهاند ، باز نمىدارد كه با آنان نيكى كنيد و با ايشان عدالت ورزيد ، زيرا خدا دادگران را دوست مىدارد .﴿الممتحنة، ۸﴾
إِنَّمَا يَنْهَاکُمُ اللَّهُ عَنِ الَّذِينَ قَاتَلُوکُمْ فِي الدِّينِ وَ أَخْرَجُوکُمْ مِنْ دِيَارِکُمْ وَ ظَاهَرُوا عَلَى إِخْرَاجِکُمْ أَنْ تَوَلَّوْهُمْ وَ مَنْ يَتَوَلَّهُمْ فَأُولٰئِکَ هُمُ الظَّالِمُونَ(۹)
فقط خدا شما را از دوستى با كسانى باز مىدارد كه در [ كار ] دين با شما جنگ كرده و شما را از خانههايتان بيرون رانده و در بيرونراندنتان با يكديگر همپشتى كردهاند . و هر كس آنان را به دوستى گيرد ، آنان همان ستمگرانند .
﴿الممتحنة، ۹﴾
میگوید: این آیات(۸و ۹ ممتحنه) نسخ شده اند.
پاسخ:
موارد نسخ در قرآن بسیار محدود میباشد تا جایی که بعضی از بزرگان تنها دو مورد ذکر کرده اند که این مورد از آن موارد نیست!
میگوید: اهل کتابی که تحت ذمه مسلمین هستند ازحق تشکیل ارتش و حکومت مستقل محرومند و این بی عدالتی است!!
پاسخ:
کدام حکومت در عالم به عده ای اقلیت اجازه تشکیل حکومت مستقل و ارتش داده؟؟!!
میگوید: حق داشتن کلیسا و تعمیر آن و انجام اعمال دینی را ندارند .
پاسخ:
این ادعا نیز کذب محض است.
همچنانکه میبینید در ایران عزیز که سعی در این است دین اسلام با زیباترین شکلش اعمال شود اقلیت های محترم، هم معبد دارند و هم اعمال دینی را انجام میدهند و هم معابد خود را تعمیر میکنند!!
نکته:
برای فهم فلسفه برخی محدودیتها مثل پرداخت جزیه یک مثال میزنیم:
اگر فردی در یک مجموعه از شرایط و قوانین مقبول و جاری تبعیت نکند، آیا مدیر مجموعه تدابیری برای عادی کردن آن فرد اعمال می کند؟
یقینا یکی از آن تدابیر، محدود کردن بخشی از حقوق متعارف است تا در حقیقت تنبیهی در حق آن خطاکار اعمال شده باشد و میل و انگیزه برای گرایش به شرایط عادی در او ایجاد شود.
در مورد اقلیت هایی که در جامعه اسلامی حضور دارند، بخشی از حکمت محدودیتی که اعمال میشود این است.
البته این اعمال محدودیت دلیل مهمتری هم دارد:
حضور بدون محدودیت فرد غیرمنطقی، تشویق و ترویج اینگونه بودن(غیر منطقی بودن ) است.
اگر غیر منطقی بودن بد است اعمال محدودیت برای سلامت نگهداشتن بقیه آحاد افراد جامعه، امری منطقی و مطابق حکت است.
از منظر واقع، دین اسلام تنها روش سعادت و شکوفایی بشر است و وحدت بین مردم و مدیریت ها درهمین راستا اهمیت فوق العاد ه دارد. برای همین پرداخت جزیه امری پسندیده است.